آخرین کلمات یک نارنجکانداز: گفتی تا چند بشمرم؟ آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست… آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره… آخرین کلمات یک چترباز: پس چترم کو؟ آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد… آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟ آخرین کلمات یک داور فوتبال: نخیر آفساید نبود! آخرین کلمات یک دربان: مگه از روی نعش من رد بشی… آخرین کلمات یک دوچرخهسوار: نخیر حق تقدم با منه! آخرین کلمات یک دیوانه: من یه پرندهام! آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل: برو سمت راست راه بازه… آخرین کلمات یک شکارچی: مامانت کجاست کوچولو؟. آخرین کلمات یک غواص: نه این طرفها کوسه وجود نداره… آخرین کلمات یک فضانورد: برای یک ربع دیگه هوا دارم… آخرین کلمات یک قصاب: اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم… آخرین کلمات یک قهرمان: کمک نمیخوام، همهاش سه نفرند… آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی: مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه! آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی: قضیه روشنه، قاتل شما هستید! آخرین کلمات یک کامپیوتر: هارددیسک پاک شده است… آخرین کلمات یک کوهنورد: سر طناب رو محکم بگیری ها… آخرین کلمات یک گروگان: من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری… آخرین کلمات یک گیتاریست: یه خرده ولوم بده… آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر میکنی توی این غار چیه؟ آخرین کلمات یک مادر: بالأخره سیدیهات رو مرتب کردم… آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه: این آزمایش کاملاً بیخطره… آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر: معلومه که ازش بکآپ گرفتم! آخرین کلمات یک معلم رانندگی: نگه دار! چراغ قرمزه! آخرین کلمات یک ملوان: من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟ آخرین کلمات یک بندباز: نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره… آخرین کلمات یک پزشک: راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود.بیماریتون لاعلاجه… آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بی خطره؟! آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران: باب میلتون بود؟ آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد… آخرین کلمات یک خونآشام: نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!!!
در روز معمولی: اولی : به اذان چه قدر مونده؟ دومی : من چه بدونم! در ماه رمضان: اولی : به اذان چی قدر مونده؟ دومی : ۳ ساعت و ۱۶ دقیقه و ۱۹ ثانیه و ۳۵ صدم ثانیه!
دروازههای آسمان گشوده میشود و زمین، در ستارهباران میلادی بزرگ، به هلهله مینشیند.
در نیمه راه برکتخیز رمضان، رایحه شکوفههای یاس است که کوچههای مدینه را آکنده است.
حسن علیهالسلام با چشمانی علوی میآید و افق، رسیدن ارجمندش را دف میکوبد. صدای آمدنش، طنین مهربانی و کرامت است. شانههای صبورش را زمین به تجربه مینشیند؛ آنچنانکه سمفونی سکوتش را. او با نگاهی از جنس باران میآید و آبهای آزاد جهان، ماهیان تشنه دلش را میزبان میشوند. هرگز غروب نمیکنی کوه یعنی تو؛ ولی تو را نادیده انگاشتند و تحمل بیپایانت را بیشرافتان تاریخ، اینچنین به جولان نامردمی کشاندند. آسمان، تویی که وسعت دلت، زبانزد آبهای زمین است. ای فرزند حماسه و رأفت! تو آن بهاری که دستان خونریز خزان را یارای به خاک ریختنت نیست. جاودانهای؛ آن گونه که عشقخواهی تنید؛ آنچنان که باران، رگهای خاک را. ایمان داریم که طلوع مبارکت را هرگز غروبی نیست. ای حسن بینهایت! از بازوان حیدری علی علیهالسلام ، تا لبخندهای معطر فاطمه علیهاالسلام نور ابدی توست که کوچههای جانمان را روشن کرده است. آسمان در آسمان، سپید پرواز توست که اینچنین، قفس ستیزمان کرده است. ای حسن بینهایت! طراوت پندارت را با کدام گلستان بگوییم که شکفته نشود؟ وقار نگاهت را با کدام کوه بگوییم که سر به تعظیم، خم نکند؟! تو از گفتوگوی مهتاب آمدهای؛ با کلامی که خورشید میپاشد. در معطر صدایت، نفس تازه میکنیم و آینههای حضورت را به استقبال، شکوفه میپاشیم
:نمونه سؤال هاى رايج در اكثر خانه ها این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته؟کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟این موقع شب با کی حرف می زنی؟چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟کی غذای منو خورده
............دفت كردين
دقت کردین اونایی که میخوان برن دندون پزشکی ۶-۷ برابر از قبل بیشتر مسواک میزنن که نشون بدن دندوناشون تمیزه!؟
..........فقط يه ايراني ميتونه فقط يه ايرانى ميتونه از فر اجاق گاز به عنوان انبارى استفاده من!!
............................جوك جديد. . به قهوه چى گفتم همان هميشگى!! نگاه معنا دارى كردوگفت: حرف اضافه نزن اينجا ٢روزه افتتاح شده!!!!
شما یادتون نمیاد ساعت ۹٫۳۰ هر شب با این لالایی از رادیو میخوابیدیم
گنجیشک لالا مهتاب لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا…لالالالایی لالا..لالایی لالالالایی لالا ..لالایی..گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه…جنگل لالا برکه لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا
شما یادتون نمیاد زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیله
شما یادتون نمیاد کوچولو ها کوچولوها دستاتون بدیم به ما بریم به شهر قصه ها
شما یادتون نمیاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما.بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سر کلاساتون
شما یادتون نمیاد تقلید کار میمونه…میمون جزو حیوونه
شما یادتون نمیاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد
شما یادتون نمیاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیم
شما یادتون نمیاد دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟
شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم
شما یادتون نمیاد، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم
شما یادتون نمیاد، یک مدت مد شده بود دخترا از اون چکمه لاستیکی صورتیا می پوشیدن که دورش پشمالوهای سفید داره !
شما یادتون نمیاد، تیتراژ شروع برنامه کودک: اون بچه هه که دستشو میذاشت پشتش و ناراحت بود و هی راه میرفت، یه دفعه پرده کنار میرفت و مینوشت برنامه کودک و نوجوان با آهنگ وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وگ وگ، وگ…
شما یادتون نمیاد که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو
شما یادتون نمیاد، دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم…
شما یادتون نمیاد، عیدا میرفتیم خرید عید، میگفتن کدوم کفشو میخوای چه ذوقی میکردیم که قراره کفشمونو انتخاب کنیم))) کفش تق تقی هم فقط واسه عیدا بود
شما یادتون نمیاد، مقنعه چونه دار میکردن سر کوچولومون که هی کلمون بِخاره، بعد پشتشم کش داشت که چونش نچرخه بیاد رو گوشمون ))
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم
شما یادتون نمیاد، پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.
شما یادتون نمیاد، وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم، بعد عرق میکرد، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم، بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد، میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده
شما یادتون نمیاد، اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه.
خــــداوندا به من بیاموز:
دوست بدارم کسانی را، که دوستم ندارند
عشق بورزم به کسانی، که عاشقم نیستند
محبت کنم به کسانی، که محبتی در حقم نکردند
بگریم با کسانی، که هرگز غمم را نخوردند
و بخندم با کسانی،
که هرگز شادیهایشان را با من قسمت نکردند
__۰♥۰♥_____♥۰♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰♥۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_______۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____۰♥۰♥____♥۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
____*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
______*-:¦:-*_____۰♥۰۰۰♥۰
_________*-:¦:-*____۰♥۰
______________,*-:¦:-*
___۰♥۰♥_____♥۰♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰♥۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_______۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____۰♥۰♥____♥۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
____*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
______*-:¦:-*_____۰♥۰۰۰♥۰
_________*-:¦:-*____۰♥۰
______________,*-:¦:-